بر اساس گزارشها، تنها ۳ تا ۴ درصد جمعیت کل کشور بهطور مستمر از حملونقل هوائی استفاده میکنند. اختصاص یارانه سوخت ۳۳ هزار میلیاردی به هواپیماها به این معنا است که ۹۷ درصد از مردم کشور سالانه ۴۰۰ هزارتومان برای سفر هوایی عدهای خاص هزینه میکنند.
یارانه سوخت به شرکتهای هواپیمایی تعلق میگیرد، سالانه ۳۳ هراز میلیارد تومان. این رقم، اما در اختیار همان قشری از جامعه است که هنوز میتواند به سفر هوایی فکر کند و تواند خرید بلیتهای چند میلیونی را داشته باشد. اعطای یارانه سوخت آنقدری قیمت بلیت هواپیما را کاهش نداده که عموم مردم امکان استفاده از حمل و نقل هوایی را داشته باشند. بلکه این یارانه، از منابع عمومی به جیب شرکتهای هواپیمایی و قشر برخوردار جامعه رفته است تا هزینه سفر آنها را پایین بیاورد. به گفته کارشناسان صنعت هوایی کشور، حمل و نقل هوایی روزانه به ۴.۵ میلیون لیتر سوخت نیاز دارد که دولت برای تامین آن، یارانه میپردازد. دولت هر لیتر سوخت هواپیما را ۲۱ هزار تومان خریداری میکند و لیتری ۶۰۰ تومان به شرکتهای هواپیمایی میفروشد. این یعنی روزانه حدود ۹۲ میلیارد تومان یارانه سوخت به هواپیماییها.
فروردینماه امسال در موضوع ترانزیت کالا، بخش جادهای سهم ۸۹ درصدی و بخش ریلی سهم ۱۱ درصدی داشته است. در بخش جابهجایی مسافر، سهم بخش جادهای ۷۲ درصد بوده و پس از آن بخش ریلی با ۱۷.۳ درصد و بخش هوایی با ۱۰.۷ درصد در رتبههای بعدی بودهاند. در موضوع جابهجایی بار، بخش جادهای سهم ۹۱ درصد و بخش ریلی سهم ۹ درصدی داشته است. سهم حملونقل هوایی در این بخش بسیار ناچیز بوده است. در شرایطی که بیشترین حملونقل مسافر و بار از طریق جاده و اتوبوس انجام میشود، مشخص است یارانه سوخت هواپیماها باید چگونه هزینه شود تا عموم مردم امکان استفاده از آنرا داشته باشند و کشور به توسعه نزدیک شود.
حملونقل ریلی از دیدگاه ژئوپلیتیک و اقتصادی یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی است زیرا این سیستم، ظرفیت بالای حمل بار و مسافر را با هزینه و مصرف انرژی کمتر فراهم میکند و همچنین به کاهش ترافیک جادهای و بهبود ایمنی حملونقل کمک میکند. کشورها با توسعهی زیرساختهای ریلی، بهبود دسترسی مناطق مختلف به بازارهای داخلی و خارجی، کاهش هزینههای تولید و توزیع کالا و در نهایت افزایش بهرهوری اقتصادی را ممکن میسازند. شبکه ریلی همچنین با اتصال مناطق کمتر توسعهیافته به مراکز اقتصادی و بنادر امکان توسعه متوازن را فراهم میسازد و مهاجرت نابرابر را کنترل میکند. به عنوان مثال، توسعه کریدورهای ریلی بینالمللی، امکان دسترسی بهتر به بازارهای جهانی و ایجاد مزیتهای رقابتی را تقویت میکند.
در شرایطی که کشورهای توسعه یافته بر توسعه حمل ونقل ریلی متمرکز شدند، تمرکز اصلی وزارت راه دولت سیزدهم بر فرودگاهسازی بود. بر اساس برآوردها هزینه ساخت یک فرودگاه حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان است. چندی پیش وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم، مهرداد بذرپاش در صفحه شخصی خود در یکی از شبکههای اجتماعی، دستاوردهای حوزه هوایی دولت سیزدهم را در ۴ محور برشمرد و نوشت: «تکمیل فرودگاه سقز بعد از ۲۷ سال و فرودگاه گناباد بعد از ۳۰ سال، آغاز عملیات اجرایی فاز۲ فرودگاه امام خمینی (ره)، بهرهبرداری از ۴ طرح توسعهای فرودگاه مشهد و تکمیل پایانه جدید فرودگاه کیش و فرودگاه ایلام از جمله دستاوردهای بخش هوایی دولت سیزدهم است.» همین نشان میدهد در طول سه سال فعالیت دولت سیزدهم چرا شبکه ریلی کشور، کوچکترین توسعهای نیافت.
علی سعدوندی کارشناس اقتصادی بر این باور است که دولت سیزدهم تلاشی برای توسعه حمل و نقل ریلی نکرد و میگوید: «در خصوص اختصاص یارانه سوخت هواپیماها، پرداخت یارانه به این صورت کار غلطی است. دولتها مسئولیتهای خود در زمینه توسعه کشور را انجام نمیدهند اما به هرکسی که قدرت سیاسی بالاتری دارد، یارانه میدهد. افرادی که از هواپیما استفاده میکنند معمولا از اقشاری با قدرت سیاسی بالاتری هستند. در این حالت دولت یارانه سوخت هواپیما را پرداخت و قیمت بلیت را سرکوب میکند. راه از بین بردن اقتصاد کشور دقیقا همین است. اطمینان دارم که دولت سیزدهم مطلقا تلاشی در جهت توسعه حمل و نقل ریلی نکرد در صورتی که توسعه این سیستم بالاترین اولویت را داشت. در هیچ بخشی از کشور به اندازه بخش ریلی، ما از دنیا عقب نماندهایم. توسعه بخش ریلی باید در اولویت بودجه و سرمایهگذاری کشور قرار بگیرد. اما به توصیهها هیچ توجهی نمیشود. علیرغم اینکه ضرورت توسعه حملونقل ریلی در کشور وجود دارد اما نهتنها توسعه خطوط انجام نشد، بلکه توسعه این بخش به صورت کامل متوقف شد.»
او ادامه میدهد: «ما مقدار زیادی ارز حاصل از فروش ثروت در چین داریم. همچنین این کشور در زمینه خطوط ریلی، بهخصوص خطوط پر سرعت از بهترین تکنولوژی روز دنیا استفاده میکند. ما میتوانستیم ارز حاصل از فروش نفت را صرف توسعه زیرساختهای ریلی کنیم.»
بنا بر برآوردها، ایران ماهانه ۹۰ میلیون دلار به چین تخفیف میدهد تا نفت کشور ما را بخرد. چین که در سالهای اخیر به تنها خریدار نفت ایران تبدیل شده است و نمیتواند پول حاصل از خرید نفت پرتخفیف ایران را پرداخت کند، چرا در زمینه توسعه حمل ونقل ریلی به کمک ایران نیامد؟ چرا همکاری با این کشور نیز به سمت فرودگاهسازی و ورزشگاهسازی رفت؟
«مصمم هستم مسیر قطار شلمچه-بصره را باقدرت و دقت پیگیری کنم که انشاءالله سریعاً این راه را به هم وصل کنیم.» این جمله مسعود پزشکیان رییس دولت چهاردهم در جریان سفر به کشور عراق است. با توجه به اهمیت حمل و نقل ریلی، باید منتظر تصمیمات این دولت و وزارت راه و شهرسازی، در زمینه توسعه حملونقل ریلی کشور بمانیم.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟